خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

The flu

مامان پریشب تا صبح تب و لرز داشت و هزیون گفت. منم چون همون شب دکتر بهم گفته بود قرص ستیریزین بخورم خیلی زود خوابم گرفت. صبح مامان خودش بیدارم  کرد که ببرمش دمونگاه. ولی من هیچی نمی فهمیدم. همیشه قرصا بیش از حد رو من تاثیر میذارن. وقتی منشی مارو دید پرسید کدوممون مریضیم. بس که قیافم داغون بود. همونطور که خواب بودم از خیابون رد شدم رفتم داروخونه برا مامان قرص و امپول خریدم. تو راه خونه خواب بودم و وقتی رسیدیم نشستم رو مبل جلوی مامان تا مثلا مراقبش باشم ولی همونطور نشسته خوابیدم!!! ببینین یه قرص چیکار می کنه با من! حالا دکتره گفته بود دو تا بخورم. من با همون یکیش رفته بودم تو کما.

یه شربت هم داده که اونم نمی تونم بخورم. روغنی و بد بوئه. در نتیجه بیخود رفتم دکتر. 

مامان هم حالش یه کمی بهتره اما هنوز خوب نشده.

دوست ندارم  همش از مریضی بنویسم.

احتمالا تو پست بعد از دانش اموزم(محمد) بنویسم.

نظرات 1 + ارسال نظر
لیلا 30 آبان 1394 ساعت 12:20

منم همینطوریم
یار امتحان داشتم و از این قرصه خورده بودم روی جزوه خوابم برده بود
مراقب خودت باش

خیلیییی بدهههه
چششش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد