خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

غریبه

دیروز یه خانم چادری اومد به منشی اموزشگاه گفت با یه تیچری که اسمش ثنا هست کار داره و بعد تا منو دید بغلم کرد و بوسم کرد و من متعجب بهش نگاه می کردم که چرا انقد قربون صدقه م می ره. همش منتظظر بودم بگه من مامان واقعیت هستم و حالا بعد سال ها پیدات کردم و برای همین انقد باهات مهربونم.. یا بگه یکی بوده که خیلی پولدار بوده و موقع مرگ همه داراییش رو به تو بخشیده. اما اون خانم اینارو نگفت. فقط چرت و پرت می گفت. بهش گفتم نمی شناسمش و اسمش رو پرسیدم. اسمش مونس بود. من تا همین دیروز فکر می کردم مونس اسم مرداست. گفت که دورادور مامانم رو می شناسه و فقط اومده که منو ببینه. وقتی رفت اول رفتم صورتم رو شستم چون اون بوسم کرده بود و حالم رو بهم زده بود بعدش همکارا گفتن شیرینی بده و این حرفا. منظورشون این بود که مثلا این خانم یه پسری داره و اومده منو ببینه. بعد به مامانم گفتم که گفت اره می شناسدش اما نگران نباشم چون پسر نداره. خلاصه هرکی که بود بدجوری حس بد بهم داد.

نظرات 2 + ارسال نظر

اینم یه مدلیه دیگه

بله

هاتف 18 بهمن 1394 ساعت 15:34 http://hatef92.ir

جالب ..
فقط یک نظری دارم و آن هم این است که وقتی کل متن فارسی هست می توانید از کلمه دبیر یا معلم به جای کلمه تیچر استفاده کنید ..
خیلی جالب نیست آن هم به شکل فارسی اش نوشته بشود ..
شما فرض کنید من مطلقا تا دوم ابتدایی تحصیلات داشته باشم و اگر این یک کلمه را متوجه نشوم ....
ولی منم از ماچ متنفرم .. مخصوصا اونهایی که شعور ندارند و صورت آدم رو خیس می کنند .. من تا دوش نگیرم بعد اون ماچه ول کن نیستم..
نوشتن تان را دوست داشتم :)
موفق باشید

باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد