خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

مامی

من: خرگوش؟

مامان: rabbit

من: گاو؟

مامان:cow

من: اردک؟

مامان: میگ میگ

حق طلاق؟

بیتا ازم یه سوالی کرد و من دیدم جوابم طولانیه گفتم اینجا بنویسمش.

ازم پرسید نظرت راجع به گرفتن حق طلاق موقع عقد چیه؟

حالا جواب من: من یه همکاری دارم که وقتی داشت ازدواج می کرد حق طلاق، حق خروج از ایران، حضانت (املاشو نمیدونم) بچه و ... از شوهرش گرفت. یعنی یه کم مونده بود همونجا سر عقد طلاقشم بگیره خیال همه رو راحت کنه :)))))))

خب به نظر من اصلا خوب نیست که آدم موقعی که داره ازدواج میکنه، برای طلاق برنامه ریزی کنه. اکثرا می گن معلوم نیست بعدش چی میشه حداقل اینجوری با خیال راحت وارد زندگی می شیم. اگر نمی دونید بعدش چی میشه، برای چی میخواید ازدواج کنید؟ یا اصلا خیال ناراحت شوهرتون چی میشه؟ به نظرم وقتی کسی ازدواج می کنه باید کاملا مطمئن باشه که هیچ مشکلی پیش نمیاد. و اصلا به چیزی مثه طلاق فکر هم نکنه.

یا اصلا موضوع مهریه. یک لحظه خودتون رو بذارید جای یه مرد. ببینید به محض اینکه وارد زندگی می شید، یکی که زنتونه و از همه بهتون نزدیکتره می تونه خیلی راحت یه پول گنده ازتون بگیره یا شمارو بندازه زندان. این وحشتناک نیست؟! اصلا اون پول بابت چیه؟ مگه شمارو خریده؟! بازم شنیدم که خانوما میگن مهریه پشتوانه ی ماست. یعنی شوهرمون مارو بخاطر مهریه طلاق نمی ده. یا اگر هم بده باید پول زیادی هم بپردازه. اولا واقعا حاضرید با کسی که میخواد طلاقتون بده ولی چون نمی تونه نمیده، زندگی کنید؟!

ثانیا ازدواج، شغل نیست که شما ازش درآمد میخواید.

"پشتوانه"، همسرتونه. نه پول. چرا با کسی ازدواج می کنید که با وجود اون هم آینده رو تاریک می بینید؟ اگر می بینید واقعا طرف کسی نیست که در این حد می شناسیدش و بهش اعتماد دارید، ازدواج جایز نیست.

آیت الله ثنای شمالی

.

.

.

دیگه حال نداشتم راجع به جهیزیه بنویسم.

تولد

صبح به خاله م تولدش رو تبریک گفتم. بعد الان داشت تلفنی با مامانم حرف می زد، گفت اخی ثنا یادش بود. بعد مامان گفت اره من رو کاغذ نوشته بودم گذاشتم اشپزخونه که صبح بیدار شد ببینه :|

در صورتی که من به محض بیدار شدن و از زیر پتو بهش تبریک گفتم

همیشه گند می زنی مامان. بهت تبریک می گم.

دایورت

نیم ساعت از فیلمه رو دیدم و نمی دونم بقیه ش رو کی می بینم. اخه حوصله مامانم سر می ره.

خب با توجه به چیزی که تو فیلم دیدم اگر من یه شوهری داشتم که به خاطر اینکه یه زنی خیلی خوب باهاش س.ک.س می کنه، من رو طلاق بده و بره با اون ازدواج کنه، اصلا مثه این خانومه گریه نمی کنم. می رم مسافرت. سعی می کنم چیزایی که دوست دارم بخورم و بخرم و ببینم و کلییی کار باحال دیگه. حالا ممکنه بگید ثنا چون تو اون موقعیت نیستی اینارو می گی.خب بابا شوهرتون با  اون زنیکه رو تخته. بعد شما می خواین گریه کنین؟ واقعا که! 

شما چی؟ گریه می کنید؟ غصه می خورید؟ یه وبلاگ درست می کنید توش به مردا فحش می دین؟ همه ی این کارا برا یه ماهه. بعدش چی کار می کنین؟

دقیقا کجایی

سومین روزیه که مرخصی گرفتم و خونه هستم. حالم خیلی بهتره. حد اقل دیگه تب ندارم. ولی بازم فشارم اومد رو هفت و این همه زحمتم برای نخوردن شکر و قند اون هم از مرداد ماااه تا الان هدر رفت و یه عاالمه اب قند خوردم. خاااک تو اون سرت( نمی دونم دقیقا خاک تو سر کی. فقط خواستم خالی شم). یه فیلم دانلود کردم که اگه خوب بود می گم شما هم دانلود کنید.

یه اهنگ خیلی غمگین هم پیدا کردم. از اوناست که من اصلا جنبه ش رو ندارم و نباید گوش بدم اخه اینا چیه می خونید؟ خب ادم ناراحت می شه

اگه می خواین شما هم بشنوین از اینجا می تونین دانلود کنین. ولی زیاد گوش ندینا.

مثلا اونجاش که می گه" رفیقم کجایی؟ " هی می خوام بگم بابا اینجام. چرا غصه می خوری 

سوتی

اقا سوتی دادم! تو پست قبلی اسممو نوشتم. شما همون ثنا بگید