خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

But Who Cares ?

گفته بودم که چقدر معروفم. یادتونه؟ به هر حال از 14 سالگی می نویسم و خوب هم می نویسم و برام خیلی عادی بود که کسی اینجارو پیدا کنه. برای همین هم گوشه وبلاگم نوشتم اگر اشنایی اینجارو پیدا کرد با خیال راحت بخونه. چون حیفم میاد کسی از نوشته های من غافل بشه. به هر حال من تو هر نوشته ای سعی می کنم فکر جدیدی رو تو سر خواننده بیارم و یا بخندونمش و یا طلب همدردی کنم. تاحالا شده بود که اشنای دوستم، ارام، اینجارو پیدا کنه ولی متاسفانه فکر نمی کنم که تا الان اشناهای من اینجارو خونده باشن و یا اگر هم خونده باشن در سکوت می خونن. 

امروز غروب داشتم یه فیلم ایرانی مزخرف می دیدم و هر لحظه به خودم می گفتم قطعش کنم و به جاش کتاب بخونم که دیدم پسر داییم بهم پیام داد. اینکه یهو اسم کسی رو روی گوشیت ببینی که می دونی هم خودش و هم خونوادش ازت متنفرن حس جالبیه. چون مطمئنی که قرار نیست حرف خوبی زده بشه. پسر داییم(همونی که گفته بودم شب عروسیش کلیییی رقصیدم و انصافا جاتون خالی بود) برام نوشته بود : الف(یعنی زنش) رفته مسافرته و چند شبیه که وبگردی می کنم و یهو دیدم نمردم و یه نویسنده ای هم راجع به من نوشته.

و بعد هم اسکرین شات گرفت از وبلاگم و برام فرستاد. خب من قبلا هم گفتم که اگر کسی اینجارو پیدا کنه سورپرایز نمی شم. نوشتن، بخشی از زندگی منه. برای همین بهش گفتم: سلام. همیشه به سفر. بله از 14 سالگی مینویسم تقریبا هر روز.

و دیگه جوابی نداد. یعنی فقط خواست اطلاع رسانی کنه :)) باید بگم که بله راجع به همه نوشتم و خوش بحالتون. اصلا خیلیا حاضرن پول بدن من راجع بهشون بنویسم :)) اما می دونم که پیدا کردن وبلاگ من حاصل وبگردی نبوده. بلکه پسرداییم توی اینستا دیده اسم من ثنا هست و از این طریق پیدام کرده. شما کافیه تو گوگل بنویسین ثنا تا وبلاگ عزیز من رو ببینید.

حالا شاید براتون این سوال پیش بیاد که چرا ازم متنفرن؟:)) چون اصلا منو نمی شناسن و فقط درموردم شنیدن. but who cares ? 

انصافا تنها عضو نویسنده ی خانواده ام. از نوشته هام و پست های فرهنگی اینستام استفاده کنید :) 


و اینکه دیشب یه فیلم دیدم. و باید یه پست جدا فقط راجع به فیلمه بذارم. یعنی گریه هاااا. گریهههههه. اووووف. . . 

نظرات 3 + ارسال نظر
بیتا 15 خرداد 1395 ساعت 13:30

ایول ثنا , چقدر می گیری در مورد ما بنویسی ؟

چقد تو جیبت داری

عادله 17 خرداد 1395 ساعت 08:21

همیشه عاشق نوشته هات بودم و هستم...
آفرین آفرین به این نحوه ی شیرین نگارش....
واقعا که آدم خیلی دلش میخواد تو دربارش بنویسی کلی پز بده ....
فک کن دریل چه پزی بده
ولی جدی میگم خیلی سبک نوشتن تو دوست دارم ...

عادله جون دوست قدیمی منلطف داری

مگهان 17 خرداد 1395 ساعت 18:20

اعتراف کنم آشنای آرام من بودم؟
که رفتم به فامیل آرام گفتم بیا ببین این صدای آرام نیست=)) ؟

چه خوب حالا با هم دوست شدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد