خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

جمعه

خب من از دیشب رفتم تو فاز نا امیدی نسبت به پیانو و موسیقی. یک بار هم چند ماه پیش اینطوری شده بودم. حسم یه جوریه که فکر می کنم نمی تونم. فکر می کنم حالیم نیست. خب حالیمم نیست. برا همین غمگین می شم. که چرا از موسیقی هیچی حالیم نیست. و بدبختی اینه که نمی دونم چطوری باید حالیم باشه؟ چه راهی رو برم؟ الان زوده؟ چه کتابی؟ چه درسی؟
نا امیدی دیگم از پیاتو زدنمه. با اینکه استادم همش می گه تو این مدت کم من خیلی خوب بودم ولی... خودم اصلا حس خوبی به پیانو زدنم ندارم. حداقل در حال حاضر اینطورم. وقتی می بینم اینهه آدم انقد عای پیانو می زنن از خودم بدم میاد. آخه چرا من نمی تونم؟ :( البته هنوز 30 جلسه هم نیست که می رم کلاس. ولی آخه چرا؟؟ چرااااا؟
امروز اول کلی پیانو تمرین کردم بعد با مامان سریال دیدم و بعدش رفتم حموم. بعد از حموم هم ویتامین ای :دی ( دیگه فکر کنم هرکی اسم ویتامین ای بشنوه یاد من می افته) بعدشم نشستیم مناظره رو دیدیم و حوصلمون سر رفت مجبور شدیم باز یه قسپت دیگه سریال ببینیم و شام بخوریم و بعدم یه ذره پیانو تمرین کردم و کیف و کفشمو شستم گذاشتم رو تراس که خشک شه... دیگه همین