خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

تو می تونی

یه دوستی توی بلاگ اسکای برام یه پیغام گذاشت و خیلی خوشم اومد که وقت گذاشت و اون همه از خودش و تمرینای زیادش در زمینه ی موسیقی نوشت.  حالا پیغامشو توی ادامه ی مطلب می ذارم. چون آدرس از وبلاگش ندارم همینجا جوابشو میدم.
اول اینکه خیلی حیف شد سازتو گذاشتی کنار. اما مطمئنم اونقد تمرین کردی که همین الان خیلی پیشرفت کردی. این خیلی خوبه که آدم هدف داشته باشه. و حتی هدف خیلی بزرگ! چرا که نه؟
اما به نظر من هدف آدم باید واقع بینانه باشه. مثلا کاش به جای اینه به خودت می گفتی من دو سال دیگه تو همین آموزشگاه، مدرس می شم، می گفتی من تا دو سال دیگه فلان آهنگارو عالی می زنم یا فلان تکنیکارو یاد می گیرم. ( البته شاید بشه توی دو سال استاد شد. من از گیتارو اینا چیزی نمی دونم) اما من که خودم خیلی دنبال یه هدف توی پیانو بودم هی از خودم می پرسیدم آخه الان به خودم بگم به چی میخوام برسم؟ برای چی تمرین کنم؟ وقتی به چند سال دیگه فکر میکنم، بگم هدفم چیه؟ تا متوجه شدم که میتونم یه آهنگ، یه سرعت خاص یا یه تکنیکو هدف قرار بدم. منم دوست دارم مدرس بشم. ولی نه دو سال دیگه. من فکر می کنم اگه همینطوری تمرین کنم پنج سال دیگه آهنگای خیلی خوبی رو می تونم بزنم. و ده سال دیگه شاید بتونم استاد بشم! بیا تو هم از این هدفا برای خودت درست کن. با این توانایی که تو تمرین کردن داری حتما می تونی.


+ پیغام ایشون توی ادامه ی مطلب  



سلام 
بینید من یه چیزی در مورد این موسیقی میخوام بگم و تجربه ی شخصیم هست. من دو سال گیتار کار کردم و یکسال سه تار. و هر دو رو ول کردم! 
دلیلش این بود که از روز اول دنبال بهترین شدن بودم! جلسه اول گیتار رو که تموم کردم از آموزشگاه اومدم بیرون و رفتم کلی سی دی و کتاب آموزشی پیشرفته خریدم! کلی کتاب درباره تئوری موسیقی! از همون جلسه ی اول فشار روم بود که من باید دو سه سال بعد عضوی از یک گروه موسیقی بشم و کنسرت بدیم و فلان! به قدری به خودم استرس وارد کردم که بعد دو سال عملا انرژیم ته کشید. موسیقی رو برای لذت دنبال نمیکردم. همش دنبال حرفه ای شدن بودم. روزی شش هفت ساعت تمرین! از درس هام میزدم و تمرین میکردم. با عذاب شدید! توصیه ی دوستانم اینه که شما هم به خودتون خیلی فشار نیارید و آروم آروم جلو برید و فعلا از حال و هوای کنسرت دادن و بتهوون و اینا بیایید بیرون. پیانو رو برای لذت یاد بگیریدو یه چیز تفریحی...اینجوری بعد چند سال میبینید موسیقی بخشی از باورهاتون شده و در عین حال بدون ایمکه بفهمید کلی پیشرفت کردید. 
من حتی از همون جلسه اول فکر استاد شدن بودم! برنامه ریزی کرده بودم که دو سال بعد استاد میشم توی همین آموزشگاه درس میدم! بیش از حد به خودم فشار آوردم و بعدها دلزده شدم. 
الان بعد پنج سال دوباره سه تارم رو درآوردم و خودم تمرین میکنم کاملا دلی..روزی نیم ساعت یکساعت فوقش. 
در حال تمرین کنید و حین تمرین خودتون رو در آینده تصور نکنید. 
مطمئنم با این علاقه و پشتکاری که دارید یه روزی یه پیانیست خوب میشید.