همین طور که ملاحظه میکنید، 31 جلسه ست که کلاس پیانو می رم و از این بابت بسیاااار خرسند میباشم. دیشب یه چیزایی پیش اومد که هنوز شبیه علامت تعجبم و درحالیکه بستنی می خوردم به این فکر می کردم که آیا چرا؟ بعدم رفتم جلو در تراس. آی حال میداد! یعنی حاضری صبح نشه!
بعد دیگه الانم مبهوت. هی تمرین میکنیم هی میگیم ای بابا.
می دونین؟ من حتی حوصله ندارم الان کرم ضد آفتاب بزنم.
همه ی مطلبت یه طرف !
اونجا که گفتی داری بستنی میخوری چشممو گرفت .
کاش بستنیا هیچ وقت تموم نمیشدن !
بپر سرکوچه دوتا بستنی نون خامه ای بگیر
تمرین خوبه
دوای هر درد
ادامه بدین
بلی