اول رفتم برا دانش آموزم کادو تولد خریدم آخه اونم برام خریده بود! زشت بود نخرم. البته کلا دوسش دارم. تحت هر شرایطی می خریدم. برا خودمم شن جادویی خریدم که با مامانم بازی کنم و برا مامانمم یه گل کوچیک که تو یه گلدون بنفشه خریدم بخاطر زحمتایی که برام کشید این روزا. کادوی دانش آموزمم یه کیف پول و عروسک پاتریک و لامپ ریسه ایه. چون می دونم خودش همینارو دوست داره. بعدم اومدم خونه و عدسی خوردم الان میخوام بستنی نون خامه ای بخورم.
از خانم دریل یه چیزایی می دونم ولی متاسفانه نمی تونم بنویسم. چون که خب اون متاهله و دیگه کار خوبی نیست که ازش بنویسم فقط بدونین که خیلی خبر تکان دهنده و غم انگیزیه.
باز بستنی !
فقط حس کنجکاوی مارو تحریک کردی جانم!
خو هم گرمه هم دندونمو کشیدم :دی فردا هم ممکنه بخورما. از الان بخر
مصرف بستنی من خیلی بالاس فعلن تو تحریمم.تازه اگه به گرما باشه ، اینجا گرم تره . تو شمالی من جنوب
:))