همین الان در ساعت 1.07 دقیقه بامداد به یه نتیجه علمی دست یافتم. اونم اینکه زندگی مارو به این سمت برد. اگه من کتاب می خونم و شما می ری گردش، اگه من فروغ می خونم و شما الان می پرسی کدوم فروغ، اگه من یا خونه ام یا سر کار و شما همش اینور اونور، اگه من دو هفته ست رنگ ناخنم صورتیه و شما هر روز یه رنگ، اگه من پستای اینستام چرت و پرته و شما عاشقونه، اگه من آنلاینم و شماlast seen yesterday at 4 pm، اگه من... و شما...، اگه من .... و شما....(قابل نوشتن نیست)، زندگی مارو به این سمت برد. نه من برای اینجوری شدن برنامه ای داشتم و نه تو برای اونجوری شدن. ما حق انتخاب نداشتیم. ولی تو خوشحالتری.
اصلا نمی دونم مخاطب این پست کیه فقط می دونم دختره.
آخ آخ دلتم حسابی پر بوده!

کلا بعضیا سخت نمیگیرن زندگیم بهشون سخت نمیگیره!
مخالفم ... هر کس خودش انتخاب میکنه چطور زندگی کنه ...غیر از کشور و خانواده بقیه چیزا به انتخاب خود ادم ِ ...ولی خب بعضی وقتا شرایط طوری میشه که رو انتخاب هامو تاثیر میزاره ، مثل عشق به خانواده ، ترس ، جرات ، شرایط مالی و غیره ...
من خودم الان در شرایطی هستم که اصلا راضی نیستم ولی خب قبولش دارم چون انتخاب خودم بود من به خاطر خانواده ام حتی از خودمم گذشتم
چش
کدوم فروغ
حالا که شعر میخونی اگر از اشعار منظم هم دوست داری طاهره قره العین هم اشعار زیبایی داره
( اولین زنی که در دوره قاجار حجابش را خودش برداشت)
نه منظم دوست ندارم