دوستام معمولا وقتی می بینن زیاد کتاب می خونم بهم میگن تو چقد بیکاری!
اما همکارام بهم می گن اخه چه جوری وقت می کنی به همه کارات برسی؟
اینجا کاملا مشخص می شه همکارام می دونن بیکار نیستم. . دیروز ازم پرسیدن چطور هم نقاشی می کنی هم کتاب می خونی و هم . . .؟
راستش به نظر خودم اصلا هم به همه کارام نمی رسم. مثلا فقط جمعه ها نقاشی می کنم. کتاب هم مثه غذا خوردنه برام. و معمولا موقع هایی که معمولا ادما فقط استراحت می کنن می خونم. مثلا نیم ساعت قبل از غذا یا بعد از غذا تا وقتی اماده شم برم می خونم و بعدش هم توی یک ربعی که تو تاکسی هستم. به مامانم می گم اینا ساعتای مرده ست که باید ازشون استفاده کرد :))
موقع صبحونه خوردن با اپلیکیشن ممرایز فرانسه یاد می گیرم. یعنی همزمان که لقمه تو دهنمه با دهن پر می گم : je suis contente :)) بقیه ساعتای مفید هم با دیکشنری و گرامر و بازی و انیمیشن و ...
اینجوری به همه کارام می رسم. اما نه به صورت کامل. از هرکدوم یه ذره.
آفرین ثنا جان . از کی کتاب خوندن شده بیکاری !!!!!!
والااااا