خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

کفش پاره ی آریو

متن زیر رو آریو نوشته گفته بذارم تو وبلاگم :دی اینو بعد از خوندن اون پستی که اسمش بود "خشتک پاره ی من" نوشته!:دی


میخ کفش من از تمام تراژدی های گوته دردناکتر است. -

مایاکوفسکی-

اول و دوم راهنمایی یه معلم علوم داشتیم که آدم باحالی بود. منم که عاشق ---- بازی با چیزای اینجوری بودم ( مثلن هربار برای کلاس درمورد یه موضوع خاصی متلب جم میکردم و با دسخط خرچنگ قورباغم مینوشتم، یا یه وسیله ای اضافه بر درس درست میکردم میبردم) توجهشو جلب کردم. بهمین خاطر سوم راهنمایی با اصرار زیاد منو بردن تو یه مدرسه نمونه که شاگرداش عمدتن بچه پولدار بودن. کفاشای من پاره بود، نوکشون پاره بود. همیشه با وسواس پاهامو جوری قایم میکردم که بقیه متوجه نشن. یبار تو حیاط بقیه داشتن بارفیکس میرفتن رو میله دروازه، منم ذوق زده که میتونم مث میمون از همه چی آویزون بشم و جولو بقیه پز بدم رفتم بالا. تا رفتم بالا و پاهام آویزون شد متوجه کفشام شدم که همه داشتن میدیدن. حالم از اینرو ب اونرو شد و برگشتم پایین. بقیش یادم نیست