خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

مهمون بازی

امروز به سختی ساعت 9 پا شدم. دلم می خواد دوباره موهامو کوتاه کنم. الانم بلند نیستا. تقریبا رسیده تا شونه م. نه به اون موقع که موهام تا کمرم بود و میگفتم هرگز کوتاه نمی کنم. نه به الان که میگم از اینم کوتاه تر می خوام. ولی تو دوراهی سختی موندم. اگه کوتاه کنم بخاطر خودمه. اگه بلندش کنم بخاطر اینه که بقیه بگن واااااای موهاشو ببین :دی چیکار کنم؟! 

امروز ناهار مهمون داریم. اگه گفتین کیه؟ آفرین! خاله م !3> 

تا الان دو ساعت و ربع تمرین کردم. انگشت سبابه م خیلی درد گرفته. نمی دونم چرا اینجوری می شه. دیگه موقع زدن، انگشتم تق تق صدا می خوره.

همینکارارو کردن که رومئو و ژولیت مردن دیگه. بس که آهنگشون سخته.

گفتم اگه یه کاری کنم بهتون میگم. دو روزه که دوباره ورزش می کنم. دوباره تنم درد گرفته. ولی خب باید ادامه بدم.

اگه بدونین خاله م موقع غذا خوردن چقد تعارف می کنه. یعنی دهن آدم صاف می شه! دیگه آخرش با چشمای گریون میگی خاله جون به خدا سیر شدم ولم کن :دی