دانش اموزم یادش رفت کلید بیاره. مامانش اینا هم نبودن. مجبور شد اینجا بمونه. تازه با هم ناهارم خوردیم. خیلی صمیمی شدیم.یه جورایی دوستم شده. فردا صبح هم داداشش میاد.
امروز خیلی زود بیدار شدم.ولی خیلی کم درس خوندم. چون دانش اموز داشتم خب. الانم که کم کم باید حاضر شم.
تویmemrise همکارامو فالو کردم. امتیازای همو میبینیم بیشتر رقابت میکنیم. کلیییییی فرانسه یاد گرفتم و البته ترکی :)) یه کوچولو هم اسپانیایی.
همکارام میگن تو چطور وقت میکنی هم درس بخونی هم کتاب هم نقاشی کنی هم انیمیشن ببینی هم..... یا تعجب می کنن چطور زبونارو قاتی نمی کنم.معمولا همه تعجب می کنن از اینکه این همه کار در روز انجام می دم. ولی خودم اصلا از این وضعم راضی نیستم. خیلی تنبلم. و به نظرم این کارا خیلی هم کمه. کاااااش یه کم تلاشم بیشتر بود.. فقط یه کم..
من نصبش کردم اما بلد نیستم باهاش گار کنم
بنظرم یکم سخته باهاش کار کردن
خو مشکلت دقیقا کجاس
سرویس کردی دیگه بسه
چش