خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

کوچه پس کوچه هایی از غم که تاحالا توش نبودم

ببییییین امروز از جلو مدرسه پیش دانشگاهیم رد شدیم. حالت تهوع بهم دست داد. درسته که خیلی خوش می گذشت ولی با خودم فکر کردم از اون موقع تا الان چه اتفاقایی تو زندگیم افتاد و اینا.  اصن ewwww.چقد طولاااانی بود. انگار سی چهل سال گذشته و کلی لگد خورده تو صورتم. اونم با پوتین. اصن پوتین سربازی!! دیگه انصافا ایا وقت این نرسیده که همه چی عوض شه؟ اونجوری شه که من می خوام؟ یا حداقل به این زندگی خاتمه بدیم؟ تورو حضرت عباس!

هرچی هست، نیست

اینکه من روزای تعطیل هم پای بازار بورس می شینم و سفارش می ذارم و سفارش ها ثبت نمی شه و من هی عصبانی می شم و صفحه رو ریفرش می کنم نشان از علاقه ی شدید من به بازار داره و یا شاید نشونه ی گیج بودنمه.