خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

کنترل تا کجا؟

باورم نمی شه! باورم نمی شه می تونم در حین عصبانیت اینقدر نایس برخورد کنم و تن صدام جوری باشه که انگار همه چی حله و روی موجای مکزیکوییم.

دق دادن جرم نیست؟

راستش کم کم دارم پی می برم دلیل مرگ آدما، خود آدما هستن. تا آدما  همو دق ندن، کسی نمی میره. جدی می گم. خود من همین الان میتونم دو سه نفر رو نام ببرم که عامل مرگم می شن. 

خین و خین ریزی

ریزش بورس برای منی که سال 92 وارد بورس شدم که بدترین سال بورسی بوده، نوستالژی قشنگی داره. البته اون موقع پول خیلی کمی توی بورس داشتم و برام مهم نبود چی می شه. نوشته های بقیه رو می خوندم و با خودم می گفتم انگار بی پول بودن همچین هم چیز بدی نیست. جدی جدی باورم شده بود که اونایی که خیلی پول دارن، ریسک زندگیشون هم بالاتره. اما بعد جلوی چشمم بازار جون گرفت و سرمایه های ملت چند برابر شد و هیچکس دیگه حتی به یاد روزهای قرمز بازار هم نبود. 

و من هم ریسک زندگی ادم پولدارارو فراموش کرده بودم و هر روز محاسبه می کردم اگه به جای 200 تومن، 1 تومن از فلان سهم داشتم چقد سود می کردم؟ اگه 5 تومن داشتم چی؟ 10 چی؟...

و حالا تاریخ تکرار شده و منم به خاطر اینکه سرمایه م توی بورس بیشتر شده، جزء کسایی هستم که می بینم سهمام هر روز چطوری منفی 5 درصد میاد پایین تر. سرمایه ای که با زحمت به دست آوردم این روزا ارزشش کمتر شده و شاید حالا حالاها طول می کشه تا بشه اون چیزی که هدفم بوده. 

از فرشته کوچولو پرسیدین.. خوبه. ولی باید براش دعا کنیم.

حالا هرچقد هم تو گوشم بخونه don't give in without a fight

دستمال سفید رو نه به نشانه ی صلح، که به نشانه ی تسلیم بالا می برم. 


صرفا جهت چیز

انقد دلم برا کلاس اولی ها می سوزه! فکرشو بکن! ۱۲ساااااال باید درسای به درد نخور بخونن در حالیکه لباسای زشتی پوشیدن و ساعت ۶:۴۵ بیدار شدن.  توی صف به حرفای مدیر با میکروفون خرابش که هی سوت میکشه گوش میدن، از جلو نظام میگن و ورزشای مسخره می کنن، ناخناشون چک میشه. زنگ ورزشا به پوچ ترین ساعتای زندگی تبدیل میشه و معلم پرورشی از مرگ و جهنم حرف میزنه. مدرسه جاییه که اگه به درس جواب ندی امیتازت به عنوان یک انسان هم پایین میاد و تحقیر میشی. چون بلد نبودی تو سن ۱۲ سالگی بگی آب و هوای کشورای استوایی چجوریه در حالیکه بزرگترین سفرت به مشهد بوده، به عنوان شاگرد خنگ شناخته میشی و معلم فیزیک و ریاضی تو امتحان سوالایی رو میدن که در طول سال هرگز حتی اشاره ای بهش نکردن. بزرگترین مسائل هندسی رو بدون اینکه بفهمی حفظ میکنی. همیشه راه حلت درسته ولی جوابت نه! و هیچوقت نمیفهمی به تو چه که اگر یک جسم در حال حرکت با سرعت فلان باشد و بادی با شدت فلان بوزد چی‌میشه. به تو چه که عدد ۹۴۷۱۷۳توی آینه چطور خونده میشه. معلم زیست هر سال یه قورباغه رو پاره پوره میکنه و معلم زبان اگه بفهمه زبانت خوبه دیگه محل سگ بهت نمیذاره. اگه صرف کردن فعلای عربی رو بلد نباشی فاتحه ت خونده ست. مدرسه جاییه که شاگردای کلاسای بالاتر می تونن بهت زور بگن. معلما در صورتیکه بخوان کول بودنشون رو نشون بدن روی میز می شینن. بغل دستیت همیشه سرفه میکنه و تورو هم مریض میکنه و‌ زنگ تفریح اگه بری دستشویی باختی چون زنگ میخوره و تغذیه ت می مونه. تغذیه ای که مامانت داده و تو دلت میخواسته از بوفه خرید کنی.

من به عنوان کسی که همیشه شاگرد اول بوده میگم از مدرسه متنفرم.