خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

یعنی واسه اسپانیا گریه کردم؟

جدیدا یه سری مسائل که قبلا برام اهمیت نداشت، طوری ناراحتم میکنه که یهو بلند بلند گریه می کنم! مثلا وقتی امروز مامان گفت دختر فلانی رفته اسپانیا زندگی کنه، اول دو سه ثانیه زل زدم به مامان و اونم داشت با تعجب نگام میکرد.بعد با صدای بلند گریه می کردم و همزمان حاضر می شدم که برم اموزشگاه. نمی دونم چرا گریه م گرفت؟ دلم اسپانیا می خواست؟ به خاطر اموزشگاه گریه می کردم؟ چون نمی خواستم با دختر خالم اینا باشیم؟ چون مداد چشمم داره تموم میشه؟  چون امروز درس نخوندم؟ چون می دونم قبول نمی شم؟ چون شامپوم تموم شد؟ چون می دونم همیشه همه چی همینه و هرکی میگه همه چی بهتر میشه داره ** میگه؟ اصلا شاید بخاطر اسپانیا گریه می کردم. اره شاید فقط همین بوده. که البته چیز کم اهمیتی هم نیست. اون لاک پشته بودا.تو جوب.مرده بود.یادتون میاد.اون حتما خود من بودم.دقیقا خودم.یه ماشیم از روم رد شده بود و لاکم شکسته بود.و مرده بودم.

خب بعد تو راه اموزشگاه هم گریه کردم و وقتی همکارم تو راه منو دید و فهمید گریه کردم ، اونقد با شعور بود که حرفی نزد. 


نظرات 5 + ارسال نظر
j.a 29 مهر 1394 ساعت 22:07 http://daddy-long-legs.blogsky.com/

هرکی میگه همه چی بهتر میشه داره....

منظورم تو نبودی
من اصن نمیشناسمت
منظورم کسایی بود که خیی وقته میشناسم
باشه؟

شاید دلت گرفته بود....این جور مواقع فقط یه بهونه لازمه...حالا اسپانیا و شکست ناخن و تموم شدن شامپو فرقی نداره...

اره شاید

آنی 29 مهر 1394 ساعت 22:14 http://god-life92.blogfa.com

سلام عزیزم خوبی؟
از وبت خوشم اومد منم مثل خودت خاطراتمو می نویسم
دوسدارم همو لینک کنیم اگر موافق باشی

~مریم~ 30 مهر 1394 ساعت 00:10

واااای.. سفر به اسپانیا یکی از آرزوهامه.. عاشق اسپانیا، فرهنگ و مردمش هستم. ثنا جون تو دوست داری کجا بری؟

جایی که لازم نباشه روسری سر کنم

leila 30 مهر 1394 ساعت 10:21

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد