خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

تعطیلات

تعطیلاتم از پنج شنبه شروع شده. تا همین امروز تو شوک بودم! بعد از این همه کار، حالا هر روز کلی وقت دارم. از ذوق زیاد، نمی دونم اول کدوم کارو انجام بدم.

کلی حواس پرت شدم! مثلا وقتی از کتاب خوندن خسته میشم می بندمش و یادم میره تا کدوم صفحه خوندم. حتی یادم میره علامت بذارم.

هرموقع تعداد خودکارایی که میخرم  بیشتر میشه یعنی خیلی از نظر ذهنی خسته شدم و یا گاهی یعنی خیلی خوشحالم. مثلا روز آخر کارم، شیش تا خودکار دیگه خریدم. دیگه تو جامدادیم جا نمی شن.

در حال خوندن کتاب جنایت و مکافات هستم همچنان. لعنتی خیلی کش میاد اصلا تموم نمیشه. نویسنده یه چیزایی رو تعریف می کنه که در واقع فقط خودکار و کاغذ رو هدر داده...

من برای آرزو های کوچیک و کارای مورد علاقه م اولویت قائلم. مثلا وقتی دوست دارم نقاشی کنم، اصلا برام مهم نیست که نقاشیم حرفه ای نیست. فقط مداد رنگی هامو میریزم دورم و نقاشی می کنم.

از کتاب خوندن هم نمی ترسم. فکر نمی کنم وقتم رو میگیره.

از نگاه کردن به سریالای تکراری هم خسته نمیشم. هنوز هم گاهی friendsرو میبینم.

از خودکارایی که خریدم استفاده می کنم و نمی ترسم که تموم بشن.

تو دفترچه هایی که تازه خریدم، می نویسم و مهم نیست که خطم فعلا بده.


نظرات 1 + ارسال نظر
ویروس 22 شهریور 1394 ساعت 00:36 http://DataBus.BlogSky.com

ها ها ها. سریال تکراری، کتاب تکراری!! نظر من این است، اگه کتابی رو نشه با بارها تکرار خوند، پس اون کتاب جالبی نبوده. سریالی که وقتی شونصدبار از اول نگاه می کنی، و هنوز هم برات جذاب است، پس سریال خوبی است برات.
نقاشی با مداد رنگی کیف داره. هااااااااااااااا، فکر می کردم فقط من به خرید لوازم تحریر علاقه دارم. یه عالمه خودکار و اتود و ... می گیرم. حتی ممکن است استفاده نکنم. ولی دوست دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد