خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

محدود باشید. . . باشه؟

امشب لیلا گفت موهاش رو که خیلی بلند شده بود، کوتاه کرد تا ثابت کنه میتونه از چیزایی که دوست داره بگذره. این حرفش باعث شد که از خودم بپرسم حاضرم از چیزایی که دوست دارم بگذرم یا نه. . .؟

هیچوقت حاضر نیستم از آدما یا چیزایی که دوست دارم بگذرم. مگه اینکه خودشون برن یا کسی ازم بگیردشون که در این صورت هم حس خیلی بدی بهم دست می ده.

خوشحالم که تعداد ادما و چیزایی که دوست دارم انگشت شمارن. شاید کمتر از انگشتای یه دست! اصلا سه تا انگشت. . .

یکی از عذاب آور ترین چالش های زندگی برام همین جدا شدن هاست. برای همین هم دوست داشتنی هامو خیلی محدود کردم یا چیزایی رو دوست دارم که مطمئنم کسی نمی تونه ازم بگیزه. مثه شیرموز. . . کتاب . . . انیمیشن . . . و از این قبیل

این "از این قبیل" گفتن های من بسیار معروفه.

درواقع نوشته مورد نظرم اینجا باید تموم بشه اما حس حرف  زدنم هنوز سر جاش هست. پس ادامه میدم.

الان توی هال نشستم. روی مبل. کنار برادر ایت، آلفرد! پاهام روی میزه. هرموقع که من تو خونه جوراب می پوشم یعنی بدونید که هوا خیلی سرد شده. الان هم جوراب پوشیدم. مامان توی اتاق خوابیده. صدای بارون از هر طرف شنیده میشه. امروز آنه شرلی دیدم، طراحی کردم و برای مامان سه کیلو نارنج رو باااا هم آب گرفتم. اخه ما شمالیا غذاهامون ترشه. و از آب نارنج، آب قوره(غوره که نیست نه؟) و آب انار استفاده می کنیم. یعنی زمانی از سال هست که کلی آب نارنج میگیریم و در طول سال ازش استفاده می کنیم. خب از کارای  امروزم می گفتم. . . حموم هم رفتم و بعد به مامانم گفتم موهامو شونه کنه و ازش خواستم که بوسم  کنه. بعد اندازه موهامو با عکس گیسو کمند( یه شخصیت انیمیشنیه) مقایسه کردم تا ببینم چقد مونده تا اندازه موهای اون بشه که خب تا هزار سال دیگه اون قدی میشه چون موهای گیسو کمند خیلی خیلی بلنده.  بعدش اون کتابخونه ای که تو ذهنم بود رو کشیدم و الان دیگه حس حرف زدنم تموم شد. . .

همین 


نظرات 5 + ارسال نظر
neda 16 آذر 1394 ساعت 10:50

ey jannnn, k inqad shirin minevisi
rastesh man vaqei vaqei nemidunam chi halamo khun mikone
vali midunam chia halamo bad mikonan

:)))))) خیلی جالب گفتی

مهربانو 16 آذر 1394 ساعت 17:10

آبغوره
قالب جدید مبارک این یکی خیلی بهتر از قبلیه است روح داره

یعنی به روح اعتقاد دارم؟

leila 16 آذر 1394 ساعت 18:11

وابستگی زیادی خوب نیس
اینو گذر زمان بهم ثابت کرده /خواستم ثابت کنم که علی رغم میل باطنیم میتونم یه سری کارارو انجام بدم
گذشتن از چیزی که میدونی میتونی بازم داشته باشیش مثل مو که میدونی بلند میشه و یا یسری وسائل که میدونی میتونی بهترشو داشته باشی بد هم نیست
من بشدت به ی چیز وابسته میشم نیاز داشتم که شجاعتمو به خودم ثابت کنم
البته هیچوقت نمیتونم از آدمایی که بهشون وابسته هستم بگذرم مگر اینکه اونا از من بگذرن

تو بسیار فوق العاده و فهمیده هستی

منا شیک 26 آذر 1394 ساعت 02:12

منم موهامو که خیلی دوست داشتم کوتاه کردم

آدما وقتی از چیزایی که دوست دارن بگذرن یعنی قوی شدن ، منم جسور و قوی شدم زندگی بهم یاد داد

من نمی تونم!

بهاره 12 دی 1394 ساعت 00:42

نوشته هاتو تقسیم بندی کردم هر شب میخونم انگار رمانه و لی از اخر به اول
به انگشتت یکی دیگه اضافه شد چون میدونم میمیری برام
کباب ترش خیییییییییییییلی دوست دارم. گفتم بدونی شاید برات جالب باشه

:))))))))) عزیزمییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد