الان که فکر می کنم می بینم پست قبل رو نوشتم بدون اینکه بگم اصل قضیه چی بوده و برا چی خودمو کنترل کردم.
راستش حوصله تعریف کردنش هم ندارم. راجع به دختر خالمه. چیز مهمی نیست.
امروز هم تو اموزشگاه دیدمش ولی اینم مهم نیست.
مهم اینه که دارم یه کتابی می خونم که عاشقشم. هرموقع تموم شد اسمشو می گم.