خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

Why?

اون گوسفندایی که بهم خندیده بودن، جلسه ی بعدش هی تعجب می کردن که من چرا انقد سر سنگینم و نمی خندم. هی شوخی می کردن ولی من نگاشونم نمی کردم. بعد یکیشون اومد پیشم ناخنشو نشونم داد که از وسط شکسته بود و کبود شده بود. منم فقط گفتم اوهوم. البته یکیشون غایب بود. بعد شبش یکیشون توی اینستا فالوم کرد که بگه ما با هم دوستیم. عکسامم لایک کرد که حتما ببینمش. امروز اونی که غایب بود هم اومده بود. عادتشه بهت زل بزنه و بعد چشم غره بره. همشم تو کلاس کلمه می پرسه و هی میگه این کلمه امریکن و بریتیشش چه فرقی داره. تا دو جلسه پیش هرچی می پرسید من راحت جوابشو می دادم اما امروز خودم رومو بر گردوندم و وقتی ازم کلمه پرسید گفتم چک یور دیکشنری. البته بگم قبل از اینکه وارد کلاسشون بشم نزدیکه اشکم دربیاد و همه پله ها رو با فحشای بد بد می رم بالا و وقتی دستگیره ی در رو میارم پایین همش از خودم می پرسم: آخه چراااا؟؟؟؟ چرااااا؟؟؟؟


نظرات 2 + ارسال نظر
leila 3 اسفند 1394 ساعت 08:34

چرا خندیدن؟ قبلا نوشتی یا من نخوندم؟

هنوز ننوشتم

بهاره 4 اسفند 1394 ساعت 22:00

تابلوعه دخترن

ارههههه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد