امروز disgust رو کشیدم و بعد مامانم می خواست اداشو در بیاره ولی نمی تونست. انقد خندیدم دلم درد گرفت. بهش می گفتم تو از چیزی چندشت بشه قیافتو چجوری می کنی؟ بعد اون ادای چندشو در میاورد من پخش می شدم رو زمین. بعدشم ادای ناراحت و عصبانی و خوشحالو در اورد. دیگه دراز کشیده بودم فقط می خندیدم =)))
.
.
سال 94 رو سال بیماری، سروم، امپول و عمل می نامیم.
مامان دریل قراره فردا پاش رو عمل کنه.
باید 13 ساعت بیهوش باشه.
اووووووووووو 13 ساعت!!!
چه خبره؟!!!!!
نه اشتباه تایپی بود
یکی دو ساعت