سال 94 رو سال مشکلات جسمی می نامیم. چرا؟ خب چون تمام این اتفاقاتی که می گم برای مامانم فامیلاو آشناهامون افتاد.
عمل چشم، عمل کیسه صفرا، عمل کلیه، عمل زانو، قطع کردن انگشت پا به خاطر بیماری قند، افتادن تو خیابون و کبود شدن دست و پا، انفلوانزای شدید همراه با امپول و سروم.
و خودم هم می تونم بگم که نیمه ی دوم سال اکثرا تب داشتم و دوبار سروم زدم و شیش تا امپول زدم و کلییی قرص خوردم. و اخرین روز اموزشگاه هم دستم بریده شد و خون اومد و هم داشتم از پله ها می افتادم که مقاومت کردم ولی در عوض کمرم دوباره داغون شده. پام توی سیم شارژر گیر کرد امروز و زخم شد!!! اخه شارژ ؟؟؟؟ ریه و معده م داغون شد و یه بار توی تاریکی با سر رفتم توی در اتاق و یه بار تو همون تاریکی کیفم رفت توی چشمم!!!!! چند باری هم فشارم افتاد!
باور کنید دیگه وقتی می خوام راه برم می ترسم! از نظر جسمی سال خوبی نبود :)) دلم می خواد زودتر بریم تو 95!
سال نودوچهار پر از بلا و اتفاق بود کلی هنرمند تو این سال مرد.. .