خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

پرحرف

توی سرما، جلوی چشمم تاکسی خالی رد می شد ولی پرچونه خانم عین خیالش نبود و داشت واسم خاطره تعریف می کرد. شانس آوردم شالم جلوی دهنم بود و نمی دید چه فحشایی زیر لب بهش می دم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد