خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

سرخی من از اون

ساعت دوازدهه. با اینکه خیلی غذا خوردم( از آجیل و آلبالو و دنت :| بگیر بروووو تا کاچی و انواع میوه ها :| ) اما همچنان گشنمه :دی بترکی خب چقد می خوری!!!
یکی از بهترین چهار شمبه سوری های زندگیم بود چون همش خوردم و از پنجره به آبشاری و بالن آرزوهای همسایه ها نگریستم. وسطش برقمونم رفت! هر لحظه فکر می کردم الان می ریزن خونمون می کشنمون :| مثه جنگ بود واقعا!
اگه گفتین دلم چی میخواد؟ آفرین ! شیرموز!
اگه گفتین فردا چه روزیه؟! آفرین کلاس موسیقی!
اگه گفتین بعدش کجا می رم؟ نمیگم! همون فردا می گم.
خب دیگه شب بخیر