خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

چرا عید سعید؟ چرا خانومیان نه؟ یا آریو؟

بعد از یه عید دیدنی دلپذیر اونم از صبح و به صرف ناهار، نشستم تو هال با چای و باقلوا و هایده هم داره واسم می خونه. دیگه چی از این بهتر؟
با اینکه خیلی دلم برا خونمون و اتاقم تنگ شده بود ولی خیلی خوش گذشت. الان دلم می خواد دیوار خونمونو ببوسم بس که اینجا رو دوست دارم. انگار همه ی دیوارا و کتابا و باقلواها و پیانو و تی وی و... بغلم کردن.
چرا انقد باقلوا خوشمزست؟ شاید برم خواستگاریش. وای نه من متاهلم :| اوکی در حد جاست فرند :/