خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

متوجهین؟

امروز مامان و خاله رفتن خونه ی اون یکی خاله و من گفتم می خوم خونه بمونم چون دلم برای آزادی توی خونه تنگ شده بود. متوجهین چی می گم؟مثلا به محض اینکه مامانتون از خونه بره بیرون می تونین چه کارایی کنین؟ می شه لپتاپو روشن کرد دو قسمت از سریالbig bang theory رو دانلود کرد و تا دانلودش تموم بشه از یخچال آلبالو و بیسکویت آورد و یه چای گنده ریخت و بعد مشغول تماشا شد. خب درسته! هنوز به قسمت آزادی نرسیدیم. بعدش با صدای بلند خندید.چای و بیسکویت و البالو رو همزمان خورد. با صدای بلند و کاملا وقیحانه آروغ زد و باز خندید. متوجه شدین؟ با ولو شدن جلوی لپتاپ و انگشت کردن لای دندونا و زنگ زدن مامان اونم وسط یکی از قسمتای انیمیشن south park به اسمEric Cartman's mom is still a sl.ut به این بی بند و باری پایان می دیم و بهش می گیم باشه الان حاضر می شم میام.. . متوجه شدین؟
خب حالا می تونم از اول شخص استفاده کنم:
خب بعدش با ادای هرچه خانمانه تر به سمت میدون حرکت کردم. دوست  دختر راننده بهش زنگ زد و راننده گوشیو برداشت گفت: جانم؟ جان دلم؟ با خودم گفتم تو یه مرگیت هست که اینجوری مهربون شدی! راستشو بگو! با خاله و مامان رفتیم بلوار. چای و زولبیا و لیمو ترش خوردیم و از منظره ی دریا و کشتی و مسافرا لذت بردیم( البته اگه زباله نریزن) دلم ایس پک و شیرموز و یخ در بهشت می خواست ولی حوصله ی گلو درد رو نداشتم. هوا سرده! متوجهین؟ خاله رفت و منو مامان بازم قدم زدیم و سعی کردیم راجع به همه چی حرف بزنیم. انگشتای پام درد گرفته بود. به این فکر می کردم که اصلا از قیافم نمی شه حدس زد که من چند ساعت پیش توی خونه وقتی تنها بودم چقد وقیح و ازاد و حال بهم زن بودم. هرموقع اینجوری باشم یعنی حالم خوبه ولی یه خوبه بد. ( اینجا نباید "ه" میذاشتم ولی تو گوشیم کسره ندارم) یه خوبه بده دوست داشتنی! سوار تاکسی شدیم و من به بچه ی خانمی که کنارم بود نگاه می کردم و می دونستم من مامان خوبی می شدم. من بهترین مامان دنیا می شدم. متوجهین؟! بعدش پیاده شدیم و من می دونستم اینجور موقع ها فقط دلستر هلو حالمو خوبتر و خوبتر تر می کنه. ولی باز چای خوردم اونم با نون و پنیر. اخبار نگاه کردم و فحش دادم. دلم می خواست بازم ولو و وقیح شم ولی واقعا درست نبود! اونم جلوی مامان. لباسامو عوض کردم. موهامو شونه زدم و پیس پیس ادکلن زدم به لباسم و به دلستری که تو یخچال بود فکر کردم. شاید باورتون نشه ولی من همیشه پاترول دوست داشتم.