خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
خــانــومــیان

خــانــومــیان

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

...

بهم نگاه می کرد و می گفت چقد دست نیافتنی هستی و نمی دونست من یه موقعی بودن باهاش رو جزئ آرزوهای دست نیافتنیم می دونستم.