-
بهترین
29 خرداد 1394 12:02
هنوز باورم نمی شه که یهو بهترین اتفاق زندگیم بیفته! اونم تو این شرایط! قلبم اصلا آروم نمی زنه!
-
اه
28 خرداد 1394 20:45
دوباره گوشیم خراب شد و روشن نمی شه. اه!!!! لعنت بهش..
-
آه پاریس بد نام شده
28 خرداد 1394 11:35
باید احمق باشی که دلت به خاطر یه خواب بشکنه! وقتی بیدار شدی نه تو توی اون پارک بودی نه اونا. نه قطار بدون ریلی جلوت بود و نه اون قرص ها روی زمین افتاده بودن. پس دهنتو ببند.
-
روانی
28 خرداد 1394 00:29
من مغزمو همونجا گوشه دیوار درآوردم. از توی دهنم در آوردمش و بعد اینجوری مالیدمش روی فرش. باید فرش رو پاک می کردم. اون همه لجن باید یه جوری پاک می شد. مغزمو مالیدم روی فرش. دقیقا اینطوری. پُرز های فرش از هم باز شدن. نا منظم موندن. خیس و جدا جدا. حالم ازشون بهم خورد ولی باید اون کثافت پاک می شد. تند تر و تند تر. ایندیلا...
-
این مدعیان....(بقیه ش رو بلد نیسم)
27 خرداد 1394 10:34
یه سریا تو بورس هستن که خیلی ادعاشون می شه. کافیه سر صحبت رو باز کنی. ازت می پرسن خب چند تا سهم داری؟! اوه اوه یکی ؟ پس اصلا سرمایه گذاری بلد نیسی! ریسک سبدت خیلی بالاست. بهتره مطالعه کنی. بعد بهشون می گی بابا فعلا فقط یک چهارم پولمو سهام خریدم.برا همین تک سهمم. می گن سبدت اصلا ریسک نداره! تو ریسک گریزی. اصلا معامله...
-
نکبت
26 خرداد 1394 13:46
دیروز رفتم دکتر ستون فقرات. همه پیر و فرسوده بودن جز من! یه پسره هم سن و سال من مامانشو آورده بود دکتر. از بس اونجا پیرزن دیده بود، منو که دید انگار کور سویی از امید در دلش جوانه زد و هیییی نگاه می کرد. خیلی بیریخت بود طفلی. موهای کم پشت ولی بلند داشت. زیر چشماش سیاه و کبود. خودش سیاه اه اه. اصلا یک لحظه چشماش رو از...
-
عروسی خانم دریل
24 خرداد 1394 09:59
از صبحش که بیدار شدم، توهم ِ " من همینطوری بدون آرایش هم خوشگلم" زده بودم و مامان به زور راضیم کرد برم آرایشگاه تا موهامو اتو بکشم. و همین توهم ِ خانمان سوز بود که باعث شد با آرایشی اندازه ی مورچه برم عروسی! هنوز که عکسامو می بینم به خودم فحش می دم. بگذریم... بدون آرایش و با موهای باز و توهمِ "من عالی...
-
حنابندون
19 خرداد 1394 12:21
دیشب حنابندون خانم دریل بود. بعد از آموزشگاه رفتم آرایشگاه موهامو اتو زدم و بعد سریع اومدم خونه. تو راه خونه نمی تونستم موهامو ببندم. دیگه همونطوری باز گذاشتم. موهامم تا کمرمه و اصلا احساس راحتی نمی کردم!!! سریع اومدم خونه شام خوردم آرایش کردم و پیرهن آبیه رو که تازه دوختم پوشیدم. مامانم گفت کوتاهه، جوراب شلواری بپوش....
-
سوزن
16 خرداد 1394 11:13
تعطیلات شیرین هم تموم شد و دوباره باید بریم سر کار. بعله. این هفته آخرین هفته ای هست که هر روز باید برم آموزشگاه. از هفته ی دیگه فقط شنبه و چهار شنبه ست!! هووورااا!! مشکل عجیب غریبی که برام پیش اومده اینه که از پنج شنبه ساعت 5 بعد از ظهر تا همین الان پای چپم (از کف پا تا ساق) بی حس شده. حس می کنم دستمم بی حس شده ها!...
-
:|
15 خرداد 1394 18:40
تولد خیلی خوش گذشت! جای همتون خالی! انقد رقصیدم دیگه وقتی اومدم خونه حال نداشتم. کلی هم عکس گرفتیم. تنها ایرادی که می شد بهش گرفت این بود که کیکش طعم نسکافه می داد! و من دوست ندارم! قشنگ معلومه جدیدا حال ندارم وارد جزئیات بشم دیگه؟ باشه.
-
تولـــــد
13 خرداد 1394 17:34
عید موهامو هایلایت کرده بودم دیگه رنگش رفته بود اصن خوشم نمی اومد. امروز صبح رفتم موهامو قهوه ای تیره کردم(تیره تر از موهای خودم) و همونجا دوستم الهه بهم زنگ زد دعوتم کرد خونشون برا فردا. یادم اومد تولدش بوده! رفتم براش یه شال خریدم که فردا بدم بهش. حالا شالو چه جوری خریدم؟ رفتم مغازه گفتم اون شال صورتیه رو میارین...
-
آره
12 خرداد 1394 23:05
دایی یکی از دانش آموزام کِیس خوبی بود اگر با پیژامه نمی اومد آموزشگاه دنبالش
-
عنوان
11 خرداد 1394 12:27
باورم نمی شه این هفته اصلا کتاب نخوندم بس که سرم شلوغه. حتی تو تعطیلات آخر هفته! فکر می کنم هفته دیگه بعضی از کلاسای آموزشگاه تموم می شه و منم تقریبا راحت می شم. برای حنابندون خانوم دریل یه پیرهن خیلی ساده دوختم. یعنی در حدی ساده بود که با خودم گفتم حتما خیاطه 20 تومن می گیره. ولی 35 تومن گرفت! واقعا زیاد گرفت! آخه...
-
مهم ترین تصمیمات مالی/دنیای اقتصاد
10 خرداد 1394 10:04
برای برنامه ریزی بهتر زندگیتون مخصوصا در زمینه مالی شما رو دعوت می کنم به خوندن این مطلب به درد بخور! کلیک + فقط اینکه مطمئن باشید برای زیر 30 سال کلا کاربرد فراوون داره!من که ازش پرینت گرفتم!
-
بکشیم کنار
9 خرداد 1394 22:47
وقتی به نظرمون یکی یه کار بدی کرده، بد رفتار کرده، بد حرف زده، لازم نیست بهش بگیم. به نظرم هممون می دونیم چی بده چی خوب. کسی هم که خواسته یا ناخواسته کار بدی کرده خودش، توی خودش(!) ناراحته، ما بهش نگیم هم می فهمه گند زده. فکر نکنیم اگه تو دعوا کوتاه نیایم باختیم. من خیلی وقته حوصله یکی به دو کردن ندارم. خیلی زود می...
-
شبتون خوش
8 خرداد 1394 23:05
به همون اندازه که من بسیار زیاد روی خرج کردن و پس انداز کردن و این مسائل مدیریت دارم، مامان سرخوشانه عمل می کنه. درسته یه کم می ره رو اعصاب، ولی این که می بینم با خیال راحت خرید میکنه و دلش گرمه که من همه جوره هواشو دارم خوشحال می شم. حتما حتما حتما به یک روز استراحت احتیاج دارم که نه مهمون بیاد و نه من کاری داشته...
-
جواب پیغام
8 خرداد 1394 11:17
بلاگ اسکای یه قسمتی داره به اسم "پیغام ها" که نمی دونم چطور می شه ازش استفاده کرد. امروز دیدم جلوش عدد یک رو نوشته. بازش کردم دیدم یکی به اسم ناتاشا برام نوشته: " این استرس رفتن و نماندن که شما دخترها اختراع کرده اید از بمب اتم بدتر است من موافق نیستم اگر قرار است زندگی کنیم جذابیت باید بدون استرس و در...
-
آب آلبالو، یخ در بهشت اخته ای، دنیای اقتصاد، سوسک!
7 خرداد 1394 23:28
اینکه بخشی از کار پایان نامه کسی رو انجام بدم(فرقی نمی کنه کدوم قسمتش باشه، ترجمه، تایپ...هرچی) حس خوبی بهم می ده. چون حس می کنم بعد از پایان نامه، دانشجو یه نفس راحت می کشه. می خوام تو اون نفس راحت شریک باشم! امروز توی تاکسی همونطور که داشتم یخ در بهشت اخته ای می خوردم (یکی دو ساعت پیشش هم آب آلبالوی گُندههه خوردم)و...
-
دخترایی مثل دریل، دخترایی مثل من
6 خرداد 1394 11:39
دریل 6 سال با دوس پسرش موند، با یکی دیگه نامزد کرد، نامزدیشو بهم زد و اومد دوباره با همین دوس پسرش، دوباره با یکی دیگه ازدواج کرد و الان بازم با همون دوس پسرش رابطه داره. و پسره هم عاشقشه و همه جوره حاضره به دریل برسه. می دونین چرا؟ چون دریل هیچوقت به دوست پسرش نگفت "دوستت دارم" ، نگفت " تا ابد باهات می...
-
دریل در بلاگ اسکای؟!
4 خرداد 1394 22:05
امروز دو تا کلاس داشتم. بعد از کلاسام برای خودم یه یخ در بهشت خریدم. بین وانیلی و اخته ای مونده بودم که وانیلی رو انتخاب کردم. احتمالا هفته دیگه اخته ای رو بخرم. روزای دیگه نمی خرم چون دیر تعطیل می شم! یه چیزایی راجع به دریل باید بنویسم خیلی حیاتیه! یعنی اگه بگم شاخ در میارین! ولی حیف که اینجا بلاگفا نیست! حیفم میاد...
-
آدم زدن ممنوع!!
3 خرداد 1394 11:41
از صبح که بیدار شدم پریدم پای بورس و همزمان صبحونه خوردم. بعدش لاکمو عوض کردم درس نخوندم.دلیلشم اینه که بلاگفا بسته ست. اره! اعتصاب کردم! امروز با خودم کتاب می برم آموزشگاه که بین کلاسام کتاب بخونم. بیشتر اتفاقای جالب تو کلاس کوچولوها می افته. آریان دانش آموز پنج ساله م خیلی شیطون و با نمکه و حرفای خوشگل می زنه. مثلا...
-
بیگانه
2 خرداد 1394 12:33
پنج شنبه روز خوبی بود بعد از کلاس صبحم رفتم کتابخونه. از شانس خوبم میزی که رو به روی یه پنجره کوچیک بود خالی بود و تونستم برم اونجا بشینم. وقتی از پنجره بیرونو نگاه می کردم اولش یه پارک بود بعدش کلی درخت بعد یه خیابون و بعدش دریــــا. اونقدر این منظره قشنگ بود که نمی دونستم کتاب بخونم یا بیرونو نگاه کنم. باد خنک هم می...
-
معرفی دو تا انیمیشن کوتاه و عالی
28 اردیبهشت 1394 12:15
انیمیشن Feast یه اینیشن دو بعدی و خیلی جالب در مورد یه سگه که زندگی صاحبش رو عوض می کنه و انیمیشن Another انیمیشن دو بعدی و بسیار مفهومی هست که یک خرس جای مَرد یه خونواده رو می گیره و در آخر...!! + ببخشید پشتش به شماست!
-
آه ای دوشنبه
28 اردیبهشت 1394 11:06
4 تا فلش از دانش آموزم دستمه که باید براشون انیمیشن بریزم. همش تنبلی می کنم. حتی همین الانم می تونم این کارو کنم اما زورم میاد امروز دو تا کلاس دارم و بعدش باید برم گوشی فروشی یه کاری انجام بدم و بیام خونه. شیرموز؟ نه نمی خورم به بهونه سوهان خوردن(دوست جان آورده) هی چای می خورم و قراره هر 35 تا دندونمو(35 تا !)...
-
خیلی پراکنده
27 اردیبهشت 1394 12:19
دانش آموز پنج سالم(پسر): تو چشمات عسلیه! من: تو چطوری می دونی "عسلی" چه رنگیه! تو که خیلی کوچولویی! دانش آموز پنج سالم(پسر): آخه رنگ چشمای خاله م هم عسلیه. یه شعر برات بخونم؟ من: نه بذار بعد از کلاس تو دفتر برام بخون دانش آموز پنج سالم(پسر): دست بده بگو قول می دی بذاری شعرمو بخونم من: قول می دم بعد از کلاس...
-
صدای من رو از بلاگ اسکای می شنویند
27 اردیبهشت 1394 10:58
سلام ثناخانومی هستم. ثنا خانومی بلاگفا. از اینکه بلاگفا بسته شده خیلی ناراحتم. منی که از سال 84 وبلاگ داشتم برام سخته که این وضعیت رو تحمل کنم. نوشتن توی بلاگ اسکای به این معنی نیست که دیگه تو بلاگفا نمی نویسم. می خوام از این به بعد تو هر دو تا وبلاگ بنویسم. اینجوری نه بلاگفا رو ترک کردم و نه دست از نوشتن برداشتم. فقط...
-
[ بدون عنوان ]
1 آذر 1391 18:35
111